تیمسار پیر

تیمسار پیر

هنوز آفتاب کف کوچه پهن نشده بود. پیرمرد ظرفی را توی پارکینگ پر می‌کرد و آرام‌آرام می‌آورد و  پای درختان نارنج می‌ریخت. زن و شوهر جوانی که تازه به مجتمع ما آمده بودند، داشتند ساک و چمدان‌هایشان را توی ماشین می‌چیدند. پیرمرد درخت‌های توی کوچه را آب داد و چند کیسه زباله را از کنار کوچه برداشت و برد سر کوچه! به من که رسید، سلام کردم. 

 

 نویسنده: مهدی میرعظیمی

با صدای: استاد منوچهر والی زاده و امیرحسین شهپروصال

تیتراژ با صدای: نوید نیک

نظراتـــــــــ

تخم مرغ جنگی
#0020

تخم مرغ جنگی

درخت شصت متری
#0021

درخت شصت متری

گیوه های پدربزرگ
#022

گیوه های پدربزرگ

مارهای ضحاک
#0023

مارهای ضحاک

شوداری
#0024

شوداری

پندکبریتی2
#0025

پندکبریتی2

پندکبریتی1
#0026

پندکبریتی1

لقمه مهسا
#0027

لقمه مهسا

ماه عسل
#0028

ماه عسل

سرهنگ
#0029

سرهنگ

ادای آقای معلم
#0030

ادای آقای معلم

خلبان جوان
#0031

خلبان جوان

بلیزر
#0032

بلیزر

خُلُکِ شهری
#0033

خُلُکِ شهری

ماجرای خر
#0034

ماجرای خر

majaraye khar

خاطرات سونا
#0035

خاطرات سونا

آچمز
#0036

آچمز

مش مراد
#0037

مش مراد