سینهاش را صاف کرد و گفت: «خر. آمدهام دنبال خر». زمان جنگ بود و گاهی نیاز بود از الاغ برای حمل مهمات و تجهیزات در ارتفاعات استفاده کنند. بعد از اینکه کارشان با الاغها تمام میشد آنها را به پشت جبهه بر میگرداندند تا کشاورزان از آنها استفاده کنند. بعضی روزها از این مراجعهکنندهها داشتیم و من با اینکه از لحن پیرمرد خندهام گرفته بود ولی منظورش را متوجه شدم. گفتم: «پدرجان؛ بَلانسبت شما...
نویسنده: مهدی میرعظیمی
با صدای: منوچهر والیزاده و زهره اسعدسامانی
تخم مرغ جنگی
1402/12/28
درخت شصت متری
1402/12/26
گیوه های پدربزرگ
1402/12/23
مارهای ضحاک
1402/12/21
شوداری
1402/12/19
پندکبریتی2
1402/11/30
پندکبریتی1
1402/11/28
لقمه مهسا
1402/11/23
ماه عسل
1402/11/22
سرهنگ
1402/11/21
ادای آقای معلم
1402/11/17
خلبان جوان
1402/11/16
بلیزر
1402/11/15
خُلُکِ شهری
1402/11/14
ماجرای خر
1402/11/11
خاطرات سونا
1402/11/10
آچمز
1402/11/9
مش مراد
1402/11/8