میخ عزیز

میخ عزیز

بعد از يکي‌دو سال که مشغول نوسازي مدرسه‌مان بودند به محل اصلي مدرسه برگشته بوديم. هيچ‌چيز به قبل شباهت نداشت. مدرسۀ يک‌طبقۀ کلنگي تبديل شده بود به مدرسۀ سه‌طبقۀ نوساز. آزمايشگاه‌ها و سالن‌ها و زمين ورزشمان هم سرجاي خودش.  
نشستن سر کلاسي که صندلي‌هاي نو داشته باشد با ديوارهاي تازه رنگ‌آميزي شده به آدم حس يادگيري مي‌دهد. آقامعلم روي تخته نوشت «دقّت» بعد شروع کرد به قدم‌زدن. ب

نظراتـــــــــ

تخم مرغ جنگی
#

تخم مرغ جنگی

درخت شصت متری
#

درخت شصت متری

گیوه های پدربزرگ
#

گیوه های پدربزرگ

مارهای ضحاک
#

مارهای ضحاک

شوداری
#

شوداری

پندکبریتی2
#

پندکبریتی2

پندکبریتی1
#

پندکبریتی1

لقمه مهسا
#

لقمه مهسا

ماه عسل
#

ماه عسل

سرهنگ
#

سرهنگ

ادای آقای معلم
#

ادای آقای معلم

خلبان جوان
#

خلبان جوان

بلیزر
#

بلیزر

خُلُکِ شهری
#

خُلُکِ شهری

ماجرای خر
#

ماجرای خر

خاطرات سونا
#

خاطرات سونا

آچمز
#

آچمز

مش مراد
#

مش مراد