خاطرات پیرایشگاه

پیرایش‌گاه معمولاً محلی است برای گپ‌و‌گفت‌های جالب و دوست‌داشتنی. پیرمرد روی صندلی نشسته بود و من از توی آینه نیم‌رخش را می‌دیدم. بحث درباره‌ی فرهنگ و بی‌فرهنگی بود و این‌که بعضی‌ها از روی نرده‌های وسط خیابان عبور می‌کنند و برخی از زیرش. نه در رانندگی مراعات یک‌دیگر را می‌کنند نه وقتی پیاده راه می‌روند و نه در صف و هیچ‌جای دیگر. همه نظر می‌دادند و نظر همه هم در تایید این صحبت‌ها بود. پیرمرد که تا حالا ساکت نشسته بود منتظر ماند تا همه حرف‌هایشان را بزنند. سینه‌ای صاف کرد و گفت:

نظراتـــــــــ

تخم مرغ جنگی
#

تخم مرغ جنگی

درخت شصت متری
#

درخت شصت متری

گیوه های پدربزرگ
#

گیوه های پدربزرگ

مارهای ضحاک
#

مارهای ضحاک

شوداری
#

شوداری

پندکبریتی2
#

پندکبریتی2

پندکبریتی1
#

پندکبریتی1

لقمه مهسا
#

لقمه مهسا

ماه عسل
#

ماه عسل

سرهنگ
#

سرهنگ

ادای آقای معلم
#

ادای آقای معلم

خلبان جوان
#

خلبان جوان

بلیزر
#

بلیزر

خُلُکِ شهری
#

خُلُکِ شهری

ماجرای خر
#

ماجرای خر

خاطرات سونا
#

خاطرات سونا

آچمز
#

آچمز

مش مراد
#

مش مراد