گوساله

گوساله

گوساله

«گووساالــه». شنيدن اين کلمه با صداي مردانه و خشن آن هم با «لِه» کاملاً کشيده و خش‌دار کافي بود که سَرِجايم ميخ‌کوب شوم. ماشين سفيدي وسط خيابان در حال دور زدن بود و تاکسي زرد رنگ چهل‌پنجاه متر جلوتر زده بود روي ترمز. شواهد اين‌طور نشان مي‌داد که ماشين‌ها با هم برخوردي نداشته‌اند و فقط بحثِ کُرکُري خواندن و روکم‌کني راننده‌هاست. توي ماشين سفيد راننده‌اي بود حدود پنجاه ساله با قيافه‌اي مظلوم و زني که

نظراتـــــــــ

رادیو یک صفحه ای محمد سرکوبی     12/6/1400
عالی بود ممنونم.
رادیو یک صفحه ای پارسا برزگر 14/6/1400
به نظرم داستان بسیار زیبا و آموزنده بود به نظرم همه باید عصبانیت خودمون رو کنترل کنیم زیرا از روی عصبانیت حرف هایی زده میشه یا کارهایی انجام داده میشه که جبران پذیر نیست
تخم مرغ جنگی
#

تخم مرغ جنگی

درخت شصت متری
#

درخت شصت متری

گیوه های پدربزرگ
#

گیوه های پدربزرگ

مارهای ضحاک
#

مارهای ضحاک

شوداری
#

شوداری

پندکبریتی2
#

پندکبریتی2

پندکبریتی1
#

پندکبریتی1

لقمه مهسا
#

لقمه مهسا

ماه عسل
#

ماه عسل

سرهنگ
#

سرهنگ

ادای آقای معلم
#

ادای آقای معلم

خلبان جوان
#

خلبان جوان

بلیزر
#

بلیزر

خُلُکِ شهری
#

خُلُکِ شهری

ماجرای خر
#

ماجرای خر

خاطرات سونا
#

خاطرات سونا

آچمز
#

آچمز

مش مراد
#

مش مراد