زن

زن

آتفنگ های آب پاش را پرکردیم و دویدیم توی کوچه دختر بچه های هم سن و سال خودمون. داشتند شش خونه بازی می کردند روی آنها آب پاشیدیم و شش خونشون هم پاک کردیم. صدای خندمون کوچه رو پر کرده بود، بعضی از دخترها گریه میکردند. زن همسایه اومد و کلی نصیحتمون کرد، حرفهاش برامون بی معنی بود اون روزها گذشت، دیروز چندتا پسررو دیدم که با ماشین سربسر دختری گذاشته بودن.... 

نظراتـــــــــ

رادیو یک صفحه ای منیژه 22/9/1400
پر بود از دهها درس آموزنده
تخم مرغ جنگی
#

تخم مرغ جنگی

درخت شصت متری
#

درخت شصت متری

گیوه های پدربزرگ
#

گیوه های پدربزرگ

مارهای ضحاک
#

مارهای ضحاک

شوداری
#

شوداری

پندکبریتی2
#

پندکبریتی2

پندکبریتی1
#

پندکبریتی1

لقمه مهسا
#

لقمه مهسا

ماه عسل
#

ماه عسل

سرهنگ
#

سرهنگ

ادای آقای معلم
#

ادای آقای معلم

خلبان جوان
#

خلبان جوان

بلیزر
#

بلیزر

خُلُکِ شهری
#

خُلُکِ شهری

ماجرای خر
#

ماجرای خر

خاطرات سونا
#

خاطرات سونا

آچمز
#

آچمز

مش مراد
#

مش مراد