«نباید چیزی به مامانم بگم، چون اگه بشنوه دعوام میکنه». خانم داشت املا میگفت. صدای افتادن مدادی به گوش رسید. دخترکی که روی نیمکت عقبی مینشست، رفت زیر میز که مدادش رو برداره. یه آستین صورتی از زیر نیمکت رفت توی کیف و لقمه رو برداشت...
نویسنده: مهدی میرعظیمی
با صدای: منوچهر والیزاده و زهره اسعدسامانی
تخم مرغ جنگی
1402/12/28
درخت شصت متری
1402/12/26
گیوه های پدربزرگ
1402/12/23
مارهای ضحاک
1402/12/21
شوداری
1402/12/19
پندکبریتی2
1402/11/30
پندکبریتی1
1402/11/28
لقمه مهسا
1402/11/23
ماه عسل
1402/11/22
سرهنگ
1402/11/21
ادای آقای معلم
1402/11/17
خلبان جوان
1402/11/16
بلیزر
1402/11/15
خُلُکِ شهری
1402/11/14
ماجرای خر
1402/11/11
خاطرات سونا
1402/11/10
آچمز
1402/11/9
مش مراد
1402/11/8