کل ابرام

کل ابرام

با خودم فکر کردم که بعد از انجام کار سراغ کَل‌اِبرام می‌آیم و بالاخره با شوخی و گفت‌وگو لبخند را بر لبش می‌نشانم. یکی دو ساعت بعد کار تمام شد و من هم کَل‌اِبرام را فراموش کردم و از اداره خارج شدم. فردای آن‌روز یکی از همکاران تماس گرفت و گفت: «خبر داری که کَل‌اِبرام دیروز عصر خودکشی کرده؟»

نظراتـــــــــ

تخم مرغ جنگی
#0020

تخم مرغ جنگی

درخت شصت متری
#0021

درخت شصت متری

گیوه های پدربزرگ
#022

گیوه های پدربزرگ

مارهای ضحاک
#0023

مارهای ضحاک

شوداری
#0024

شوداری

پندکبریتی2
#0025

پندکبریتی2

پندکبریتی1
#0026

پندکبریتی1

لقمه مهسا
#0027

لقمه مهسا

ماه عسل
#0028

ماه عسل

سرهنگ
#0029

سرهنگ

ادای آقای معلم
#0030

ادای آقای معلم

خلبان جوان
#0031

خلبان جوان

بلیزر
#0032

بلیزر

خُلُکِ شهری
#0033

خُلُکِ شهری

ماجرای خر
#0034

ماجرای خر

majaraye khar

خاطرات سونا
#0035

خاطرات سونا

آچمز
#0036

آچمز

مش مراد
#0037

مش مراد