یزدی اندیشی نوین

یزدی اندیشی نوین

مرد دوست‌داشتنی و مهربانی است؛ بی‌ادعا و بی‌توقع. با اینکه اولین‌بار بود که ملاقاتش می‌کردم؛ اما احساس غریبی نداشتم. پشت سرش از پله‌ها بالا رفتم. بحثمان دربارة مصرف آب بود. حرفش را قطع کرد و مقابل در دفترم ایستاد و با دقت به در نگاه کرد. دری چوبی با گل‌میخ‌های آهنی و کلون که طرحش شبیه درهای قدیمی‌‌ است. دستی به گل‌میخ‌ها کشید و پرسید: «طرح این در سلیقۀ کیه؟» با افتخار گفتم: «پدرم.» گفت: «ببین اصالت چقدر ماندگاره! این طرح قدیمی ‌‌

نظراتـــــــــ

تخم مرغ جنگی
#

تخم مرغ جنگی

درخت شصت متری
#

درخت شصت متری

گیوه های پدربزرگ
#

گیوه های پدربزرگ

مارهای ضحاک
#

مارهای ضحاک

شوداری
#

شوداری

پندکبریتی2
#

پندکبریتی2

پندکبریتی1
#

پندکبریتی1

لقمه مهسا
#

لقمه مهسا

ماه عسل
#

ماه عسل

سرهنگ
#

سرهنگ

ادای آقای معلم
#

ادای آقای معلم

خلبان جوان
#

خلبان جوان

بلیزر
#

بلیزر

خُلُکِ شهری
#

خُلُکِ شهری

ماجرای خر
#

ماجرای خر

خاطرات سونا
#

خاطرات سونا

آچمز
#

آچمز

مش مراد
#

مش مراد